-
اندوه
1401/03/02 01:01
هیچکسی دعوتش نمیکند. اندوه ، مهمانِ ناخوانده است. ناغافل از راه میرسد، در را هل میدهد، سرش را پایین میاندازد و میآید داخل، در را پشت سرش میبندد و زلفی آن را هم میاندازد. همه را بیرون میکند، پنجرهها را میبندد، چراغها را خاموش میکند. پردهها را میاندازد، میآید و بهترین جایی که پیدا میکند مینشیند. تکیه...
-
نفس عمیق
1401/02/25 22:22
نفس عمیق بکش، عطر باران که گره میخورد در تنِ بوتهی یاس، معجزه اتفاق میافتد و چشمها بسته میشود. نفس عمیق بکش. شهر با تمام مردمانش بروند بر باد، بگذار نسیم اردیبهشت، بهشتِ نفسهای همیشه آرامت را، عمیق کند. آن لایهی همیشه مرطوب را از صفحهی روشن چشمهایت کنار بزن تا نور، میان شاخههای درختِ بید، برایت دلبری کند....
-
آفرینش
1401/02/23 00:00
متن زیر را چند روز قبل در بازخوانیِ کتابِ رواندرمانی اگزیستانسیال نوشتهی دکتر اروین د یالوم خواندم و همین یک صفحه ساعتهاست که ذهنم را به خود مشغول کردهاست. بیشترِ آسیبها و لذتهایی که در زندگیام تجربه کردهام حاصل همین واقعهایست که دکتر یالوم در متن زیر به آن اشاره کرده است. فکر میکنم بیشترِ دردها و...
-
در سفر باید شناخت
1401/01/25 06:06
سلف پرتره - کویر یزد حتماً این را شنیدهای که میگویند: « در سفر باید شناخت » یا اینکه میگویند اگر میخواهی کسی را خوب بشناسی با او سفر کن. این نکتهی عجیب و تازهای نیست. من هم در سفرهای آغازینم حواسم به همسفرانم بود، رفیقانی که باید در سفر، بهتر و بیشتر میشناختمشان. امّا یک نکتهی مهم هست که در آن ایّام کمتر به...
-
پیشنهاد فیلم: موضوع سفر
1400/12/29 00:00
در این روزهای تعطیل پیشرو با اینکه خیلیها بار سفر بسته و راهی جادهها شدهاند، اما هستند افرادی که به هر علت، در خانه ماندهاند و خواسته یا ناخواسته، ماندن را به رفتن ترجیح دادهاند. در این وضعیتِ سکون و درخانهماندگی یکی از راههایی که میتواند انرژیهای سفر را در دل و جان زنده نگهدارد و حس و حال درسفر بودن را...
-
گفتگو بدون واژهها
1400/12/05 01:38
اتفاقی که در کشور هند و در یکی از روستاهای حاشیه جادهی دهلی به آگرا برای من افتاد نگاهم را به چگونگی ارتباط بین آدمهایی که زبان مشترکی ندارند، تغییر داد. زمانی که با « سوجیت » پسر ناشنوای هندی آشنا شدم فهمیدم که همیشه لازم نیست برای برقرار ارتباط، حرف بزنیم و از واژههای قراردادی استفاده کنیم. ما ساعتها بدون این که...
-
تو برو سفر سلامت
1400/11/23 05:11
در این روزهای کرونایی و پرویروس، در این ایامی که همه یا بیماریم، یا در دوران قبل یا بعد از بیماری هستیم، بیشتر از همیشه به بیماری و سفر فکر میکنم. به اینکه بعضیها به خاطر بیماری به سفر میروند. مثلا آدمهایی که مشکل تنفسی دارند از میان انبوه دود و سیاهیهای شهر پر کشیده و به جاهای خوش آب و هوا سفر میکنند تا بهتر...
-
اولین سفر
1400/11/07 02:03
اولین سفر برای من وقتی اتفاق افتاد که در رحِمِ مادرم بودم. یک سفر خانوادگی با خودروی شخصی به شهرهای شمالی، تهران، قم، اصفهان و شیراز. هیچ تصویری از این سفر در ذهن من نقش نبسته است. شاید در عمق ضمیر ناخودآگاهم صداهایی از شعر خواندنِ گروهیِ خواهر و برادرانم که روی صندلی عقب نشسته بودند به جای مانده باشد. آنها سه نفری...
-
خجند، شهر خوبان
1400/10/30 01:57
در سفری که با دوچرخه به تاجیکستان داشتم شهر « خجند » بیشتر از شهرهای دیگر این کشور در ذهن من ماندگار شده است. شاید یکی از علتهای این ماندگاری، استقبال گرم و مهماننوازی خالصانه مردم این شهر است و شاید علت دیگرش، معماری و رنگهای متنوع پنجشنبهبازار پر رونق و شلوغ خجند است که هیچوقت از خاطرم پاک نمیشود. البته برای...
-
چشمان کاملا بسته
1400/10/13 02:53
واژهها آهسته آهسته تار میشدند. در یک دورهی چندماهه هرروز، تارتر و محوتر از روز قبل. پلکهایم را به هم فشار میدادم و چشمهایم را تنگتر میکردم اما واژهها، این دوستداشتنیهای همیشگیِ من، از من دور و دورتر میشدند. انگار بدون هیچ دلیلی، لایهای از اشک، چشمانم را پوشانده و من باید از پشت این مانعِ محو و مرطوب به...
-
سفر با بالن
1400/10/04 00:35
تماشای رنگهای درهمآمیخته و فراز و نشیبهای دلربای زمین از بالا، از اوج، از لابهلای ابرها و از دل رنگینکمان، درحالیکه آهسته و نرم، با نسیم و پرندگانِ مهاجر، از جادههای پنهان و مخفی آسمان عبور میکنی، باید لذت وصفناپذیری داشته باشد. از آن بالا گیسوانِ مواج و سبز درختان، که در دست باد میرقصند و پهنای طلایی مزارع...
-
در میان قبرها
1400/09/25 00:51
قبرستانی در کنار جادههای ایالت اوتراپرادش - هند (صبح فهمیدیم که به روی یک قبر چادر زدیم) شب را به صبح رساندن در میان قبرستان ، تجربهای به یادماندنی و متفاوت است. حالا نه اینکه آدم در دلِ ظلمات برود میانِ سنگقبرها و دراز بکشد و بخوابد. منظورم این نیست. گاهی در سفر پیش میآید که از سر اجبار و عدم دسترسی به مکان...
-
خلوت
1400/09/11 00:03
مالزی - جزیره لنکاوی --- عکس: حمید سلطانآبادیان حقیقت این است که در گیرودار بیسرانجام و پرهیاهوی زندگی شهری، در زیر آسمانِ سیاه و دودآلود، در پیچوخم راه و بیراهههای دنیای مجازی، در مرداب دغدغهها و اضطرابهای زندگیِ ساکن و در بحرانِ ارتباطات بیسرانجام و شکستهای ممتد عاطفی، فرصتی برای « خلوت » مهیا نمیشود....
-
کباب تایلندی
1400/08/22 23:27
- یکی از اتفاقات جذاب و خوشمزهی سفر ( خصوصاً در سفرهای طولانی با دوچرخه ) تجربهی چشیدنِ طعم خوراکیهای جدید است. خیلی از هموطنان وقتی به کشوری دیگر سفر میکنند، نگرانی و دغدغهشان این است که آیا در کشور جدید غذایی باب طبعشان پیدا میشود یا نه و در خیلی از موارد شنیدهام که بعضی از همین افراد با خودشان کنسرو لوبیا و...
-
آن شب ...
1400/08/07 07:50
آسمان گرگومیش است. از جادهی اصلی خارج میشویم و به دنبال عطرِ گلهای وحشی دشت، در مسیری فرعی به چمنزار میرسیم. این سبزیِ بیکران در کنارِ جوی آبی روان، گسترده شده است. تکدرختی که گیسوانش را به دست نسیم سپرده و دل به صدای آب و پهنای آسمان داده، میزبانِ ورود ما به مکان تازه است. کمی آنسوتر دو اسب سپید و سیاه خلوت...
-
تا پخته شود خامی ...
1400/07/27 01:58
واژهی « سفر » بهتنهایی و گاه بدون اندیشیدن به معنی و مفهومش برای بسیاری از آدمها کلمهای دوستداشتنی و جذاب است. تقریباً میشود گفت همه، سفر را دوست دارند و مایل به انجام این تجربه هستند. سفر در دل خود تغییر، حرکت، کشف و هیجان دارد و همین عناصر است که این اتفاق را دوستداشتنی و مورد پسند میکند؛ اما معنی سفر در...
-
بی خوابی
1400/06/18 22:50
خواب میبینم که سوار بر دوچرخه در جادهای رکاب میزنم که پیرامونش را درختان پربرگ و بار پوشانده است و صدای پرندگان خوشآواز از لابهلای شاخ و برگها به گوش میرسد. نسیمی خنک میوزد و عطر دلانگیز گیاهان وحشی مشام را نوازش میدهد. کمکم دوچرخه در میان جاده اوج میگیرد و از بین شاخههای بلند عبور میکند، پرندهها را...
-
اژدهای خفته
1400/06/12 10:15
در اولین روز ورود به شهر پکن، سری به میدان بزرگ «تیان آن من» ( Tiananmen Square ) میزنیم. هرروز در ساعتی مشخص و هنگام غروب، طی مراسم خاصی در این میدان، پرچم چین توسط یک گروه ویژه به پایین کشیده میشود و روز بعد، هنگام طلوع خورشید به اهتزاز درمیآید. این مراسم بااینکه هرروز اجرا میشود بازدیدکننده بسیاری دارد. میدان...
-
سفر با دوچرخه
1400/06/05 03:08
من و همسفرم محمد ادیبی در جادههای کشور تایلند - ۱۳۹۰ سفر با دوچرخه یکی از جذابترین مدلهای سفر برای افرادی است که سفرهای ماجراجویانه ( Adventure travel ) را دوست دارند. اما تصمیم به سفر با همین وسیله به ظاهر ارزان و ساده هم ماجراها و هزینههای خاص خودش را دارد. علیرغم نوسان و تغییرات صعودی قیمتها در بازار دوچرخه و...
-
عکاسی در افغانستان
1400/05/29 19:28
فروشنده افغان در بازار شهر پلخمری - افغانستان / ۱۳۹۰ - عکس: حمید سلطانآبادیان بیشترین عکسهایی را که تا قبل از سفر به کشور افغانستان دیده بودم مجموعه عکسهایی غالباً سیاهوسفید از جنگ و اثرات آن بود. در این میان کمتر عکسی را میشد مشاهده کرد که زیباییهای بکر طبیعتِ این کشور و رنگهای بینظیرش را به تصویر کشیده...
-
چاپ کتاب «خاطرات دوچرخه» نوشته حمید سلطانآبادیان
1398/11/04 22:08
شبهایی که در سرزمینهای دور در هوای گرم و شرجی و یا سرد و برفی، با نور چراغقوهای کوچک، در دفترچه خاطراتم اتفاقات سفر را یادداشت میکردم نمیدانستم سرانجامِ این نوشتهها چه خواهد شد و آیا کسان دیگری هم این خاطرات را خواهند خواند یا نه، برای خودم مهم بود که جزییات این سفر را به صورت مکتوب ثبت کنم تا هیچکدامشان از...
-
سفر با دوچرخه از «یزد» به «اراک» ۷۵۰ کیلومتر
1397/01/21 22:52
دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۹ صبح دوچرخهها و خورجینهایشان را در قسمت بار اتوبوس جاسازی کردیم. تنها مسافران اتوبوس ما هستیم، مسیرمان شهر زیبای یزد است و قرار است از آنجا پا در رکاب کشیده و به کوه و دشتهای دور بتازیم. بعد از ۱۲ ساعت در خواب و بیداری ساعت ۹ شب به یزد رسیده و دوچرخهها را مهیا کرده و بار و بنه برآن...
-
سفر به ارمنستان
1395/07/04 22:31
کلیسای جامع سنت گریگور ـ ایروان ـ ارمنستان / عکس : حمید سلطان آبادیان با جمعی از دوستان، راهی کشور ارمنستان میشوم. از مسیر شهرِ تبریزـ مرزِ «نوردوز» ـ و بعد از صدورِ ویزای سههزار دِرامی ( واحدِ پول ارمنستان دِرام است و هر هزار دِرام، هفتهزار و پانصد تومان خرید و فروش میشود). ماموران پلیس مرزی ارمنی بعضی از...
-
آرزوهای بر باد رفته
1395/06/03 21:43
آدم ها دلشان میخواهد تا زنده هستند، خیلی کارها بکنند. آرزوها و رویاها از همان آغازِ تولد روی شانه هایشان سوارند . شقیقههای آدم را با انگشتان ظریفشان میمالند و کنارِ گوشِ آدم خندههای نرم میکنند. آنها زمزمه میکنند و آدمها میخواهند. این زمزمهها برای بعضیها شبیه آوازی شده است که به آن عادت کردهاند. عادت...
-
ملزومات سفر با دوچرخه
1395/06/02 00:33
عکس : حمید سلطان آبادیان / سوریه ۱۳۹۰ برای سفرهایی که با دوچرخه انجام میشود وسایل خاص و گاه متفاوتی لازم است. بهتر است مسافرانی که سفرهای دوچرخهای دارند این فهرست را همیشه قبلا از شروع سفر مرور کنند. برای من بارها این اتفاق افتاده که به همراه نداشتن یکی از همین وسیلهها باعث کلی دردسر و پشیمانی شده، به خاطر همین...
-
خیلی دور، خیلی نزدیک
1393/08/11 01:15
نیمه شب است و با صدای خشخش آرامی که از روکشِ نازک چادر به گوش میرسد و سوز سرمایی که به صورتم میخورد از خواب میپرم. به صداهای بیرون خوب گوش میسپارم، دانههای درشت برف است که به روی چادر مینشینند. انتظار برف را نداشتم. درون کیسه خواب مچاله میشوم و به این فکر میکنم که تا صبح چقدر برف روی چادر خواهد نشست. آیا...
-
آموزههای سفر
1393/08/11 01:01
در سفر آموختم : «در زندگی اتفاقهای سادهای هست که مثل معجزه، روح را آهسته سیراب میکند و به کمال میرساند. این اتفاقهای ساده را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند این جریاناتِ ساده و معمولی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم به رسم عقاید جاری ونگاهِ خودشان سعی...
-
زندگی و دیگر هیچ
1393/08/11 00:57
یکسال در سفر بودیم و یکسال زندگی کردیم و هزینهء زندگیمان در این یکسالی که در کشورهای مختلف به سر بردیم با احتساب دلارِ دوهزار و پانصد تومانی، نفری حدودا پانزده میلیون تومان شد. حالا بماند که بیشترش را در چادر گذراندیم و غذای دستپخت خودمان را خوردیم( که البته همانهم لذتیست وصف ناشدنی و از هر هتلی و هر غذایی بهتر...
-
جاده
1393/08/11 00:31
جاده یعنی فرازهای بلند جاده یعنی نشیب های لوند پیچ و خم ، ناز و غمزه های ملیح و مسافر ، به دست او در بند .
-
بزن بریم
1393/07/15 01:16
اخماتو باز کن، بیا با هم بریم سفر. یک کوله پشتی بردار و یک قاشق، چنگال لازم نیست. شادیهاتو بردار، غمها و غصهها و نگرانیها لازم نیست. نمک بردار، فلفل لازم نیست. خندههاتو بیار، بغضها سنگینند، بسته هاش لازم نیست. یک رادیوی کوچیک دارم، غر و ناله و اما و اگر لازم نیست. کلی رختخواب از چمن هست، تختخواب لازم نیست. یک...