در مسیر

نوشته‌های حمید سلطان آبادیان از سفــــر، زندگی و ...

در مسیر

نوشته‌های حمید سلطان آبادیان از سفــــر، زندگی و ...

بی خوابی

خواب می‌بینم که سوار بر دوچرخه‌ در جاده‌ای رکاب می‌زنم که پیرامونش را درختان پربرگ و بار پوشانده است و صدای پرندگان خوش‌آواز از لابه‌لای شاخ و برگ‌ها به گوش می‌رسد. نسیمی خنک می‌وزد و عطر دل‌انگیز گیاهان وحشی مشام را نوازش می‌دهد. کم‌کم دوچرخه در میان جاده اوج می‌گیرد و از بین شاخه‌های بلند عبور می‌کند، پرنده‌ها را می‌پراند و به آسمانی که پر از ابرهای بازیگوش است نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. این تنها سربالایی است که رکاب زدن در آن آسان‌تر از سراشیبی‌هاست. راحت و سبک، روان و رها. چشمانم را می‌بندم و رکاب می‌زنم. رکاب زدن با چشمان بسته مثل شنا در عمق اقیانوس است. آرام و امن در سکوتی بی‌انتها. چشم که باز می‌کنم زمین همچون گردوی آبی کوچکی در زیر پاهای من در فضایی نامتناهی دور و دورتر می‌شود. نگران می‌شوم و این نگرانی به ناگاه دوچرخه‌ام و خودم را به تاریکی اتاقم سرنگون می‌کند. دوباره یک خواب منقطع و کوتاه و بازگشت به شب‌های بی‌خوابِ بی سفری.

بی‌خوابی برای همه آدم‌ها آزاردهنده است. مثل درد دندان می‌ماند. خیلی‌ها دچار آن هستند؛ اما وقتی کسی در دوره‌هایی طولانی خوابِ عمیق را تجربه می‌کند، بی‌خوابی و خوابِ منقطع برایش آزاردهنده‌تر می‌شود. لذت خواب عمیق و بی‌وقفه را نمی‌شود با جملات بیان کرد. معمولاً همه در دوران بچگی تجربه‌اش کرده‌ایم. خواب‌های عمیق با رؤیاهای رنگارنگ. این خواب بی‌نقص را در سفر و در دامان طبیعت هم می‌شود تجربه کرد. جایی که اکسیژن پاک در جریان است و دغدغه‌های زندگی شهرنشینی جایی برای عرض‌اندام پیدا نمی‌کنند. ایامی که با دوچرخه در جاده‌های دور رکاب می‌زدم و در سفر بودم هرروز همپای غروب، پس از رکاب زدن در جاده‌های پرفرازونشیب، خواب، بی‌صبرانه منتظر بود تا پلک را به نیتش بر هم بگذارم. خواب، حس گرمی بود که پشت پلک‌هایم را سنگین می‌کرد و نفسم را عمیق. فاصله‌ای بین به خواب رفتن و چشم بر هم گذاشتن نبود. خوابی دل‌چسب فارغ از تمام دغدغه‌ها و های‌وهوی‌ها. با نفس‌هایی سرشار از اکسیژن خالص کوه و دشت. بدون بیدار شدن تا طلوع. خواب به معنای واقعی آرامش و رفع خستگی‌های تن و روح بود. با ضربانی آرام و نفس‌هایی مطمئن.

 یکی از لذت‌های سفر برای من همین خواب‌های عمیق شبانه است. خواب بدون غلت زدن و از این شانه به آن شانه شدن. خوابی که آخرین تصویر قبل از فرورفتن در آن آسمانی سرشار از ستاره است نه سقف گچی اتاق؛ و بیدار شدن پس از این خوابِ ناب هم به لطافت وزیدن یک نسیم خنک است، بدون کش‌وقوس و خمیازه‌های کش‌دار. سرشار از انرژی و مهیا برای شروع یک روز هیجان‌انگیز دیگر. خواب به معنای واقعی و درستش در این حادثه و به این صورت اتفاق می‌افتد. این خواب‌های نیمه‌کاره و تکه‌تکه در زندگی یکجا‌نشینی و شهری، خواب نیست، سوءتفاهم است. حالا بماند که بسیاری هم به بی‌خوابی دچار هستند و همین خواب‌های منقطع را هم به ضرب‌وزور دارو تجربه می‌کنند. در این وضعیت پریشان، با همه ضرب‌وزورها و غلت زدن‌ها و از این شانه به آن شانه شدن‌ها، خواب هم که دامن‌کشان از راه می‌رسد همراه خودش کابوس و خواب‌های درهم و تصویرهای تلخ و تاریک می‌آورد و ضربان قلب آدم را آن‌قدر بالا می‌برد که چاره‌ای به‌جز پریدن‌ از سیاهی‌های خواب به سیاه‌های اتاق و رختخواب نمی‌ماند. بی‌خوابی اختلالی شایع در زندگی این‌ روزها و این شب‌های خیلی از ماهاست. از آن‌هایی که از سفر منع شده‌اند گرفته تا آن‌هایی که وضعیت کسب‌وکار و درس وزندگی‌شان به خاطر همه‌گیری ویروس کویید ۱۹ مختل شده است. وقتی خوابِ خوب نباشد، روز بعدش حالِ خوبی هم برای آدم نخواهد بود.

اینجاست که آدم باید در خیال! بار سفر بربندد و به سمت جاده‌های دور رکاب بزند و در کنار چشمه‌‌ای همیشه جوشان، در دامان درختی سبز و پربار، زیر سقف آسمان درخشان و پرستاره، رحل اقامت بیافکند و فارغ از هرآن چه هست و نیست، به روی بستر نرم و مهربان چمن دراز بکشد و به آن‌ خواب‌ها که گفتم نائل آید. البته اگر این از خواب پریدن‌های متوالی اجازه‌ی این خیال‌پردازی‌ها را بدهد!

اژدهای خفته

در اولین روز ورود به شهر پکن، سری به میدان بزرگ «تیان آن من» (Tiananmen Square) می‌زنیم.  هرروز در ساعتی مشخص و هنگام غروب، طی مراسم خاصی در این میدان، پرچم چین توسط یک گروه ویژه به پایین کشیده می‌شود و روز بعد، هنگام طلوع خورشید به اهتزاز درمی‌آید. این مراسم بااینکه هرروز اجرا می‌شود  بازدیدکننده بسیاری دارد. میدان «تیان آن من» من را یاد عکس معروف «جف ویدنر» (Jeff Widener) عکاس آسوشیتدپرس می‌اندازد. عکس «مرد تانکی»، که در آن یک عابر چینی، صبحِ روز پس از سرکوب اعتراضات میدان تیان‌آن‌من (۱۹۸۹ میلادی)  جلوی ستونی از تانک‌های در حال حرکت ایستاده و برای مدتی مانع حرکت آن‌ها می‌شود.

عکس مرد تانکی در میان تیان آن من چین - عکاس : جف ویدنر

در روز دوم، تصمیم می‌گیریم دیوار چین را هم فتح کنیم. یکی از آرزوهای دیرینه‌ی من قدم زدن روی این دیوار است. از سال‌ها قبل در مورد دیوار چین مطالب زیادی خوانده‌ام و تماشای عکس‌های این دیوارِ شگفت‌انگیز همیشه برای من جالب بود. حالا که فرصت تجربه قدم زدن روی دیوار چین برای من به وجود آمده بسیار هیجان‌زده‌ام.

 با توجه به اینکه امکان بردن دوچرخه‌ها به محدوده‌ی دیوار چین نیست، از مرکز شهر پکن، با اتوبوس راهی یکی از ورودی‌های دیوار چین می‌شویم. این دیوار طولانی‌ترین و بزرگ‌ترین سازه مهندسی تدافعی نظامی ازلحاظ زمان ساخت در جهان است و در نقشه‌ی جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد دارد. سال ۱۹۸۷ میلادی دیوار چین به‌عنوان «سمبل ملیت چین» در فهرست میراث جهانی ثبت شده است. قبلاً شنیده‌ بودم که این دیوار تنها بنایی است که از کره ماه قابل دیدن است که البته این موضوع را هم کسی تائید نکرده است. با این‌که روزی غیر تعطیل را برای بازدید از این بنای عظیم انتخاب کرده‌ایم اما با گردشگران زیادی مواجه می‌شویم که با شوق و علاقه‌ی خاصی برای بازدید از دیوار به آنجا آمده‌اند. ارتفاع دیوار، آن‌طور که من تصور می‌کردم چندان بلند نیست و عرضش هم از چیزی که در ذهن داشتم کمتر است. مسیر زیادی از دیوار را که فراز و نشیب بسیاری هم دارد پیاده قدم می‌زنیم و این دیوارگردی  نفسمان را حسابی می‌گیرد. بیشتر بازدیدکننده‌های دیوار چینی هستند. آن‌طور که شنیده‌ام، خیلی از مردم چین هنوز موفق به تماشای این بنای ملی نشده‌اند. تقاضای فراوان چینی‌ها برای گرفتن عکس یادگاری با ما برایمان جالب است. ریش و سبیل و موی ما حسابی بلند شده است و شاید همین موضوع باعث شده که قیافه‌ی ما برای آن‌ها جالب باشد.

حدود چهار ساعت بر فراز دیوار بزرگ چین قدم می‌زنیم. هوای مه‌آلود، فضایی رؤیایی و بسیار زیبا  پیش روی چشمان ما قرار داده است. دیوار، همچون اژدهایی اساطیری در دل انبوهی از درختان و کوه‌ها و دره‌ها، خفته است و پیچ‌وخم‌های فراوان آن، تمثیلی از سال‌های پرفرازونشیب گذشته بر این بنای شگفت‌انگیز است.در حین گپ و گفتگو با بازدیدکنندگان چینی موفق به یادگرفتن چند کلمه پرکاربرد چینی می‌شویم که عبارت‌اند از «نی‌ها» به معنی سلام، «شیه شیه» به معنی تشکر و «میو» به معنی نه. چینی‌ها برای اعداد  هم  اشارات مخصوصی با دست دارند که چون برای ما بسیار کاربردی است، آن اشارات را هم خیلی زود یاد می‌گیریم، اما یاد گرفتن خیلی از کلمات به خاطر تلفظ سخت و شبیه به هم اصلاً کار ساده‌ای نیست.

 چینی‌ها خودشان را «چینگوآ» خطاب می‌کنند و چین صرفاً اسم بین‌المللی کشور آن‌هاست. قیمت‌ اقلام مصرفی و خوراکی نسبتاً مناسب است و برخی از بازار‌ها می‌توان اجناس را ارزان‌تر هم تهیه کرد. بهترین وسیله‌ی حمل‌ونقل در پکن اتوبوس و متروست. بلیت اتوبوس یک یوآن و بلیت مترو دو یوآن است که شامل تمام مسیر‌های پررفت‌وآمد هم می‌شود. متروی پکن در سال ۱۹۶۹ تأسیس‌شده و در حال حاضر دارای ۱۸ خط و ۳۳۴ ایستگاه هست. این مترو پررفت‌وآمدترین و شلوغ‌ترین مترو در جهان است. موضوع درخور توجه و قابل‌تحسین این است که فرهنگ استفاده از دوچرخه بین شهروندان پکن خیلی خوب جاافتاده و بیش‌تر مردم این شهر، حتی در روزهای بارانی با دوچرخه در خیابان تردد می‌کنند و همین موضوع باعث آسانی عبور و مرور در خیابان‌های شهر پکن شده است.

سفر با دوچرخه

من و همسفرم محمد ادیبی در جاده‌های کشور تایلند - ۱۳۹۰

سفر با دوچرخه یکی از جذابترین مدل‌های سفر برای افرادی است که سفرهای ماجراجویانه (Adventure travel)  را دوست دارند. اما تصمیم به سفر با همین وسیله به ظاهر ارزان و ساده هم ماجراها و هزینه‌های خاص خودش را دارد. علیرغم نوسان و تغییرات صعودی قیمت‌ها در بازار دوچرخه و متعلقاتش‌، این وسیله همچنان به عنوان یکی از دردسترس‌ترین و ارزان‌ترین وسایل نقلیه برای سفر‌های کوتاه و یا طولانی معرفی می‌شود. اما کدام دوچرخه برای سفر مناسب است؟ در نگاهی کلی انواع دوچرخه‌هایی که در بازار وجود دارد را می‌توان به دسته‌بندی‌های دوچرخه‌‌ شهری، دوچرخه کوهستان، دوچرخه‌ سایکل‌توریستی، دوچرخه برقی و... تقسیم کرد.

«دوچرخه‌های سایکل‌توریستی» بهترین انتخاب برای سفر‌های کوتاه و یا طولانی است که البته بسته به شرایطی مثل وضعیت‌ جاده، مدت زمان‌سفر، وضعیت آب و هوا و ... مدل و نوع آن برای انتخاب تغییر می‌کند. دو مورد از مهمترین ویژگی‌هایی که یک دوچرخه سایکل‌توریستی خوب دارد، یکی قطر تایر لاستیک و دیگری وزن آن است، در واقع اگر وزن وسیله نقلیه سفر سنگین باشد، با توجه به اینکه در هنگام شروع سفر قرار است کلی وسیله نیز بر روی آن قرار گیرد، رکاب زدن سخت می‌شود. قطر تایر هم به همین منظور طوری طراحی شده است تا چیزی بین «قطر تایر دوچرخه کوهستان» و «دوچرخه جاده» باشد یعنی نه زیاد پهن و قطور باشد و نه زیاد باریک و صاف. از «دوچرخه‌های جاده» بیشتر برای مسابقات ورزشی در روی جاده‌های صاف و آسفالت استفاده می‌شود و «دوچرخه‌های کوهستان» با بدنه‌ای نسبتا سنگین‌تر از دوچرخه‌های جاده و با لاستیک‌های پهن و آج‌دار  برای رکاب‌زدن در طبیعت و پیموندن جاده‌های پرفراز و نشیب و خاکی کاربرد دارد. قیمت یک دوچرخه‌ی سایکل توریستی معمولی حدود هفت تومان است.

اما برای انجام سفر، لازم است برای این دوچرخه تجهیزات دیگری نیز تهیه شود. مهمترین این وسایل خورجین‌های عقب و جلو هستند که وسایل سفر را درون خود جای می‌دهند. اندازه‌ی این خورجین‌ها و تعدادشان (معمولا خورجین‌های جلو برای سفر‌های طولانی استفاده می‌شود) بسته به مدت زمان سفر قابل تغییر است. نام خورجین (Pannier) از کلمه فرانسوی Panier به معنی سبد گرفته شده است. از ویژگی‌های خورجین‌ها می توان به جادار بودن، محافظت از وسایل در آب و هوای مختلف و امکان جدا کردن سریع از روی باربند و همراه داشتن وسایل اشاره کرد. آنها به سادگی امکان بسته شدن روی باربند را دارند. همچنین امکان استفاده تکی یا بصورت جفت را دارند.در هنگام استفاده از خورجین، باید مطمئن شد که در چرخش عادی پاها هنگام رکاب زدن، پاشنه پاها با خورجین در تماس نباشد. خورجین‌های خیلی بزرگ یا اتصال نادرست خورجین می تواند سبب برخورد پاشنه به خورجین و دوچرخه‌سواری در شرایط غیرایمن شود.اشیاء کوچک ممکن است در خورجین های بزرگ گم شوند، به همین علت نیاز به سازماندهی و بسته‌بندی منظم وسایل در خورجین‌هاست. به عنوان مثال می‌توان ابزار دوچرخه را در یک بسته، کلید، کیف و موبایل خود را در بسته دیگر و غذا و سایر مواد خوراکی را در سومین بسته قرار داد. اینکار امکان دسترسی سریع به وسایل مورد نیاز را مقدور می‌کند. چند قمقمه آب،تلمبه، کیت پنچر‌گیری(قبل از سفر حتما باید روش پنچرگیری و انجام بعضی از تعمیرات ساده دوچرخه را آموخت)، آچار مخصوص دوچرخه، چراغ جلو و چراغ خطر برای عقب دوچرخه، قفل و زنجیر چرخ، تایر یدک، آینه بغل، زنگ دوچرخه، برچسب‌های شبرنگ، رک پک (یک کیف دم دستی و ضدآب که بر روی دو خورجین عقب نصب شده و در اصل جزء سوم کیف‌های عقب دوچرخه بحساب میاید. با اندازه ای که دارد می توان یک چادر و کیسه‌خواب را درون آن قرار داد).

علاوه بر تجهیزات متعلق به دوچرخه که ذکر شد، وسایلی هم برای دوچرخه‌سوارِ سایکل توریست لازم است که جزو وسایل مهم  و شخصی او محسوب می‌شود. وسایلی مانندکلاه ایمنی، پوشش Gore-tex برای کلاه ایمنی، عینک‌مخصوص دوچرخه‌سواری، شورت پد‌دار، دستکش دوچرخه‌سواری، کفش مناسب، بادگیر و تی‌شرت مخصوص دوچرخه‌سواری. داشتن لباس‌های رنگ روشن و شبرنگ برای دوچرخه‌سواری در جاده بسیار مهم است، خصوصا اگر قرار باشد در نور کم (طلوع، غروب و یا شب‌ها که اصلا توصیه نمی‌شود) رکاب زده شود. معمولا در سفر‌های دوچرخه‌ای زمان رکاب‌زدن از طلوع آفتاب تا کمی مانده به غروب است و به جز موارد ضروری و از سر ناچاری در شب رکاب‌زدن مرسوم نیست. و اما وسایل کمپ که وجودشان لازمه‌ی سفرهای دوچرخه‌ایست مثل چادرِ کمپ، کیسه‌خواب مناسبِ فصل، بالشت بادی، زیر‌انداز چادر و زیر‌انداز کیسه‌خواب، اجاق گاز سفری، ظروف فلزی، قاشق، چنگال و چاقوی سفری، هدلامپ، جعبه کمک‌های اولیه و...

با توجه به تجربه، بهتر است افرادی که می‌خواهند تجربه‌ی سفر با دوچرخه را داشته باشند همه‌ی این وسایل را تهیه کنند و حتی در سفر‌های گروهی با توجه به اینکه امکان جدا افتادن از گروه وجود دارد به فکر استفاده از چادر مشترک یا اجاق‌گازی که همراه دیگران است نباشند. هزینه‌ای که برای تهیه تجهیزات جانبی دوچرخه، وسایل شخصی و وسایل کمپ می‌توان درنظر گرفت در حالت حداقل آن حدود هفت تا دوازده میلیون تومان است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده، فعلا و در زمان حال با هزینه‌کردن حدود ۲۵ میلیون تومان می‌توان وسایل و تجهیزات یک سفر سایکل‌توریستی را تهیه کرد. لازمه مهم و اساسی دیگر این مدل سفر که نمی‌توان برای آن قیمتی در نظر گرفت داشتن انگیزه و همت است. با توجه به هزینه‌های بسیار بالای سفر با انواع وسایل نقلیه دیگر، انجام این‌چنین پروژه‌ای چندان رویایی و دور از دسترس نیست. اگر به این جمله ایمان بیاوریم که گاهی یک دوچرخه (وتجهیزات و متعلقاتش!) برای رسیدن به آرزوهای بزرگ کافیست.