در مسیر

نوشته‌های حمید سلطان آبادیان از سفــــر، زندگی و ...

در مسیر

نوشته‌های حمید سلطان آبادیان از سفــــر، زندگی و ...

پادکست چیست؟



در روزگاری که به نظر می‌رسد گذشتِ زمان سریع‌تر از همیشه است و آنقدر دغدغه‌ در زندگی آدم‌هاست که فرصت کمتری برای مطالعه و یادگیری پیش می‌آید، استفاده‌ بهینه از تکنولوژی می‌تواند تا حدی خلا این نیاز را به شیوه‌ای دلچسب و بدون وارد کردن خللی بر برنامه‌ی روتین زندگی، پر کند. زمانِ طولانی و سر و صدای اعصاب خوردکن ترافیکِ طولانیِ مسیر بین خانه تا محلِ کار را می‌توان با شنیدن یک پادکستِ خوب در زمینه‌های مورد علاقه سپری کرد. در هنگام پیاده‌روی، آشپزی، در اتاق انتظار پزشک، در هنگام رانندگی یا در مترو و اتوبوس، گوش سپردن به یک پادکستِ خوب، استفاده‌ا‌ی بهینه و دلچسب از این زمانِ محدود است. پادکست، برخلافِ رادیو که امکان انتخاب برنامه‌ی دلخواه (در زمان و مکانِ مورد نظرمان) در آن میسر نیست،  این امکان را فراهم می‌کند که ما  به ساده‌ترین شکل و راحت‌ترین راه،  برنامه‌ی شنیداری مورد علاقه‌ی خودمان را در هر زمان و هرمکان، از بین گزینه‌های موجود، انتخاب و به آن گوش کنیم. این برنامه می تواند یک کتابِ صوتی، یک برنامه‌ی آموزش زبان، برنامه‌ی تحلیلی سیاسی، موسیقی، سیری در تاریخ، گفتگو با یک اسطوره یا هنرمند، بیوگرافی بزرگان  و یا یک سفرنامه‌ی صوتی باشد.

پادکست چیست؟

لغت­نامه آکسفورد واژه‌ی «پادکست-
Podcast» را این ‌طورمعرفی نموده است: «پادکست یک  برنامه‌ی رادیویی  است که به‌صورت دیجیتالی ضبط شده و برای دانلود و استفاده در دستگاه ‌های شخصی پخش صدا ،در اینترنت گذاشته می‌شود.».
در ویکی‌پدیا نیز معنا و مفهوم واژه‌ی پادکست اینچنین بیان شده است: «پادکست یا پادپخش یکی از روش‌ های انتشار پرونده بر روی اینترنت است و نام عمومی یک نوع برنامه آوایی است که توسط کاربران، معمولاً بر روی یک پخش‌‌کننده موسیقی دیجیتال و عموماً یک آی‌پاد، به شکل یک فایل صوتی ساخته‌ شده و با استفاده از اینترنت بر روی رایانه‌‌های خانگی و یا پخش‌کننده‌ های دیجیتال پیاده می‌‌شود. این روش ارائهٔ محتوا، در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته می‌شود.»
معنای عمومی‌تر پادکست را می‌توان اینگونه تعریف کرد: پادکست مجموعه‌ فایل‌های صوتی است که در وب‌سایت‌ها یا شبکه‌های اجتماعی عرضه می‌شوند، چیزی تقریبا شبیه رادیو با این تفاوت که در پادکست زمانِ پخش، سرعتِ پخش و نوع برنامه‌ای که قرار است به آن گوش دهید را خودمان انتخاب می‌کنیم. در واقع پادکست‌های فراوانی که به زبان‌های مختلف پخش می‌شوند در اینترنت موجود هستند و کافیست ما مشترک این پادکست‌ها شده و  به صورت آنلاین و یا با دانلود هر قسمت این پادکست‌ها در هر زمان و مکانی که خواستیم آن ها را گوش داده و از آن ها استفاده کنیم.



عملکرد پادکست:

هرکسی که مطلبی برای بیان کردن در حیطه‌ی تخصصی خود داشته باشد می‌تواند فایل‌های صوتی را ضبط و تولید و آن‌ها را به صورت سلسه‌وار در یکی از  سایت‌های معتبری که به عنوان میزبان(
Host) پادکست فعالیت می‌کنند آپلود کند. این سایت‌ها لینکی برای پادکست به تولید کننده ارائه می‌دهند که مخاطبین به وسیله‌ی این لینک می‌توانند مشترک پادکست شده و از فایل‌های صوتی آن در محیطی که برای همین کار طراحی شده استفاده کنند.

اپلیکیشن‌های پادکست که با عنوان اپلیکیشن‌های پادگیر شناخته می‌شوند،  فهرست جامعی از پادکست‌های فعال در همین سایت‌های میزبان را جمع‌آوری می‌کنند و به صورت دسته‌بندی شده در اختیار مخاطب قرار می‌دهند. کافیست اپلیکیشن مورد نظر را که هم برای سیستم عامل اندروید و هم آی‌او‌اس وجود دارند در گوشیِ تلفن همراه نصب و بعد اسم و عنوان پادکست مورد نظر را (به فارسی یا انگلیسی) در این اپلیکیشن جستجو کنیم و با فشردن گزینه‌ی
subscribe مشترک آن پادکست شویم، در این انتخاب‌ها محدودیتی وجود ندارد و می‌توانیم فهرست کاملی از چندین پادکست منتخب را در این اپلیکیشن‌ها داشته باشیم و مشترکِ آن‌ها باشیم. وقتی پادکستر (تولید کننده محتوای صوتی در وب) اپیزود یا قسمت جدیدی از پادکست را انتشار دهد این اپلیکیشن‌ها با اعلان (نوتیفیکیشن) خبر انتشار قسمت جدید پادکست را به ما اطلاع می‌دهند. در تمام این برنامه‌ها معمولا امکان دانلود پادکست نیز برای مخاطب فراهم شده‌است و لازم نیست که برای استفاده از مطالب پادکست همیشه به صورت آنلاین به آن‌ها مراجعه کنیم. اپلیکیشن‌های زیادی برای استفاده از پادکست وجود  دارند  که باید بنا به سیستم عامل مورد استفاده (اندروید یا  آی‌او‌اس) می‌توان یکی از آن‌ها را انتخاب و نصب کرد. اپلیکیشن‌هایی مثل کست‌باکس (Castbox) که هم در اندروید و هم آی‌او‌اس قابل نصب هستند و یا گوگل‌پادکست، پادبین، اپل پادکست و اپلیکیشن‌های فارسی نیز مثل «ناملیک» و «شنوتو» در همین زمینه در دسترس هستند. 

گاهی ...


گاهی به یادم بیاور کدام کوچه‌ی باریک بود که نگاهِ مشتاقِ  مرا به لبخند تو می‌رساند. لبخندی که از لبانت، نه، از چشمانت آغاز میشد و می‌درخشید و پرتوی نورش، کنج لبانت را بالا می‌آورد و عصرِ کوچه را شبیه سپیدهِ‌دمِ ساحل می‌کرد. می‌درخشید و حالِ خوب مرا، خوب‌تر می‌کرد. بگو کدام پنجره بود که از نیمه باز‌تر نمی‌شد و کدام پرده بود که باد را به معاشقه می‌خواند، می‌رقصید و دلبری می‌کرد و صبحِ سردِ اسفند را، ظهرِ مرداد می‌کرد. گاهی اشاره کن که شب، چند ساعت بود و صبح، چقدر دیرتر از تو می‌رسید، زمان چقدر می‌ایستاد و ساعت چقدر می‌خوابید. گاهی از من بپرس کدام واژه بود که داشتمت و می‌دارمت و خواهم داشت و کدام اتفاق بود که بی‌بهانه، در سکوت می‌افتاد و ما را میلی برای پایانش نبود. گاهی به من نگاه کن، ببین که شب بدون ماه تاریک است و مسافر بدون راه، دلتنگ. گاهی از من بخواه، که ببینم چقدر، که بخوانم چطور، که بگویم چرا، که بنویسم از کجا، که بسرایم  چگونه...

گاهی به من خبر بده از کهکشان که چیست. این نورهای رنگی و آن سایه‌های نرم، حسِ عجیبِ رهایی کنار تو، این حجمِ مهربانیِ بی‌انتها کجاست. گاهی به من نشان بده با یک تکان سر، امواج گیسوانِ تو، مثل پرندگان مهاجر، در آسمان رهاست. گاهی حواس مرا پرت کن توی آب، مثل سیب، گاهی حواس مرا پرت کن توی دشت، مثل باد، گاهی حواس مرا پرت کن توی دامنت، مثل خواب. گاهی مرا بخواه، به تمنا بدون شرم، مثل زمین که دلش رامِ ریشه هاست، مثل تنت که تماشا برای آن، مثل نوازش است، مثل کویر تشنه که باران، برای او، همّیشه خواهش است. گاهی مرا ببین، که نگاهِ تو زندگیست، در آسمانِ چشم تو، رویا همیشگیست.

 گاهی مرا به اسم صدا کن که اسم من، بین لبان تو، عناب می‌شود، هر حرف آن بدون آنکه بفهمی خودت، از هُرم هر نفس، بی‌تاب می‌شود. گاهی درونِ حلقه‌ی دستانِ بسته‌ام، لختی سکوت کن، از کهکشانِ پر از نور و رنگ‌هات، پایین بیا، به تنِ من هبوط کن. گاهی به زمزمه نزدیک گوش‌هام، شعری بخوان، سخنی تازه، ساز کن. قدرِ تمام زمانی که نیستم، این لحظه‌های بودنمان را دراز کن.