تو جاده فهمیــــدم
که زندگی یعنی
مدام دل بستن
مدام دل کندن
شبانه ها ، خفتن
و روزها رفتــــــــــن
و روزها رفتـــــــــــــن
و روزها رفتــــــــــــــــن
دمی نیاسودن
به غم نیالودن
مدام خندیدن
همیشه فهمیدن
مهم تر از اینها
عمیق تر دیدن
تو جاده فهمیدم
که زندگی یعنی
تو جاده رقصـــــــــــــــــــیدن ...
...
کوآلالامپور - سیزدهم خرداد نود و یک - ساعت دو نیم بامداد
در این جاده های مهربان ،
در این جاده های سبز ،
زندگی جاریست ،
گاهی سوار بر دوچرخه های هرکولس ،
گاهی سوار بر گاری و گاو ...
در این جاده های پر ناز و پیچ ،
مرگ هم در کمین است ،
گاهی در کنار یک پیچ ،
گاهی در دست اندازهای گیج ،
گاهی هم سوار بر ماشین های بزرگ ...
ما در این بین ،
بی خیال مرگ و همسفر زندگی ، به پیش می رویم .
فردا دیدنیست ،
این روزها گذشتنی .....
بی خیال تمام هیاهوها ، شلوغیها ، ماشینها ، آدمها ...
بی خیال تمام خبرها ، روزنامهها ، تلویزیونها ، موبایلها ...
آدم باید آرامش را جستجو کند
آدم باید آرامش را پیدا کند
آدم باید برود سفر
روزمرگی آدم را اسیر می کند.
مکان ثبت عکس : نزدیک روستای کنگ