واقعیت این است که «محمود احمدی نژاد» مشهورترین چهرهء سیاسی کشورمان بعد از امام خمینی، در اکثر کشورهای آسیاییست. به رغم عدم آشنایی مردم این کشورها از وضعیت محیطی و اجتماعی ایران، آنها نام و چهرهء « احمدی نژاد » را خوب میشناسند. در اندونزی، مالزی، بنگلادش، چین، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقستان، ترکیه، سوریه ، هند، پاکستان و ... ، این مرد نماد مبارزه با آمریکاست. در سفرمان به این کشورها وقتی خودمان را یک ایرانی معرفی میکردیم آنها با گفتن « آآآ ، احمدی نیجات ؟! » و نمایش علامت لایک و لبخند، از ما استقبال میکردند. القابی مثل « مردِ قوی، مرد خوب ، نترس، کوچولوی شجاع! ، بمب اتم!، ناجی، دشمن آمریکا و ... » را در مورد او زیاد شنیدیم.
در شهر پکن، یک معلم چینی، از ما در مورد چگونگی تهیهء آب آشامیدنی مردم ایران میپرسید و تصورش بر این بود که ایران یک کویر بزرگ است! اما همین مرد، اطلاعات و شناخت دقیقی از «احمدی نژاد» داشت و از حامیان او در مبارزه با آمریکا بود.
واقعن نمیدانم چقدر طول میکشد تا «ایران» را آنگونه که هست و «ایرانیان» را آنطور که هستند، به مردم دنیا معرفی کرد. جاذبههای توریستی، فرهنگی، طبیعی و تاریخی ما بسیار ناشناخته ماندهاند. بزرگان ادبیات و دانشمندان ایرانی برچسب کشورهای دیگری که به شدت در مورد آنها تبلیغ کردهاند را خوردهاند، از ابوعلی سینا که یک دانشمندِ « ازبکستانی » شناخته میشود بگیرید تا « مولوی» که ترکیه او را از کشور خود میداند. موسیقیِ کشورمان ناشناخته است. زبانِ فارسی به شدت مهجور است، طوری که در نظر دیگران، همان خطِ عربیست .
حرف در این مورد خیلی زیاد است اما واقعیت این است که هربار که در پاسخ سئوال:
?Where are you from
پاسخ میدادیم :
IRAN
اکثر شنوندگان آسیایی سری تکان داده و میگفتند :
?Oh, IRAQ
و ما متاسف از تکرار مداوم این اشتباه مجددا میگفتیم :
?NO, Iran,Iran… Ok
و باز معمولن میشنیدیم :
iran !? Yes ! Ahmadi nijat
.